دختر شینا
دانستنیها
نویسنده: بهناز ضرابیزاده
ناشر: سوره مهر
تاریخ چاپ:۱۳۹۱
تعداد صفحه:263
· موضوع:دفاع مقدس
· دسته:زندگینامه
· شیوه:خاطرات
· جامعه هدف:جوان،بزرگسال
دختر شینا روایت زندگی همسر شهید ستار ابراهیمی هژیر (صمد) یعنی قدم خیر محمدی کنعان است. نویسنده کتاب که خود متولد شهر همدان است در میان پروندههای بنیاد حفظ آثار این شهر به نام سردار ابراهیمی میرسد، در کنار این نامآشنا چیزی توجهش را جلب میکند: این سردار با شهادتش یک زن جوان و پنج فرزند را به امان خدا میسپارد. بهناز ضرابی زاده میخواهد بداند این زن کیست و چطور بار این زندگی را به دوش کشیده و اینگونه بیهیچ سفارشی شش ماه تمام پای حرف دل قدم خیر مینشیند و با او از تولد تا بزرگ کردن فرزندانش همراه میشود تا یک زندگی را در سایه جنگ روایت کند. روایتی که در شانزدهمین دوره کتاب دفاع مقدس بهعنوان کتاب سال برگزیده شد و تاکنون به چاپ نهم رسیده است.
چه میخواهد بگوید
داستان زندگی همسر شهید روایتی ست از نازپروردگی تا جهاد. از جایی که به خاطر همزمانی تولدش با بهبود بیماری سخت پدر قدم خیر نام میگیرد و در سایه مهر و محبت بیدریغ خانواده دست به سیاهوسفید نمیزند تا زندگی با مرد جوانی که در تهران کارگری میکند، به سربازی و جنگ میرود و در تمام این مدت همه بار زندگی روستاییشان را به همراه غم دوری همسرش به دوش میکشد جایی که در تولد پنج فرزندشان تنها در یکی صمد را در کنارش مییابد، خودش در سرمای سخت زمستان مردانه برف پارو میکند، دبههای بیست لیتری نفت را به خانه میآورد و هرگاه همسرش خسته از جنگ بازمیگردد، بیهیچ گلهای در خانهای پرمهر از او پذیرایی میکند و دسته آخر در بیست و چهارسالگی او را از دست میدهد. به شهر میرود و بهتنهایی زندگی اش را سر و سامان میدهد تا به قولی که برای صبر به همسرش داده وفادار بماند . این کتاب روایتی ست از جهاد در پشت جبهههای نبرد جایی برای تلاش مؤمنانه.
فرازها
محبت در خانواده
در تصویری که از رابطه قدم خیر با پدر و مادرش توصیف میشود مهر و محبت حرف اول را میزند و رابطه صمیمی او و پدرش چهرهای روشن از خانوادهی روستایی ترسیم میکند
حیا مهمتر از سواد
قدم خیر به دلیل مختلط بودن مدرسه شهر از رفتن به آنجا صرفنظر میکند و حیا را باسواد معامله نمیکند
ساده زیستی
زندگی شهید و همسرش از ابتدا که با کارگری شهید و در روستا شروع میشود تا حضور مداوم او در جبههها و شهادت حتی پسازآن که قدم خیر به شهر میآید همواره از تجمل به دور است.
الگویی به دور از علمزدگی
در روزگاری که تمدن غرب همهچیز را ذیل علم تعریف میکند و هر چیز برای اینکه ارزشی پیدا کند باید توجیه علمی داشته باشد،قدم خیر بهعنوان زنی که با زندگیاش بهپیش برد اهداف عالی یک ملت کمک کرده، ایمانی ساده دارد، او تنها به آنچه میداند درست است عمل میکند و خدا راه را برایش میگشاید.
صبر
صبر مهمترین رکن پیش برنده این داستان حقیقی ست اگر کاسه صبر قدم خیر در هر مرحله از زندگی پررنجش لبریز میشد داستان با پایانی تلخ بیسرانجام میماند و بیمعنی میشد.
دوری از لذت طلبی زمینه تعالی
ازدواج همسر شهید با ایشان، در واقع مهجرت از یک زندگی راحت به یک زندگی سخت است. اگرچه شروع این زندگی با هدف انقلاب درونی نبود اما سبک زندگی همراه با مرارت و سختی او را صیقل میدهد و به انقلابی درونی وی منجر میشود.
جهاد در پشت جبهه
تلاش مؤمنانه میتواند در عرصههای متفاوتی ظهور کند دخترشینا جهاد را در پشت جبهههای نبرد به تصویر میکشد تصویری که با پایان یافتن جنگ و ادامه نیاز جامعه به مفهوم جهاد برای حفظ آرمانهای انقلاب، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
خوداتکایی
همسر شهید منتظر کسی نیست تا نجاتش دهد و بهجای اینکه دست نیاز بهسوی دیگران دراز کند با تکیه به توانایی خودش خانواده را سرپا نگه میدارد.
فرودها
عبور از خط قرمز
در روایت ارتباط شهید و همسرش گاهی از خط قرمز عبور شده و داستان به ابتذال نزدیک می شود.
از نگاه شما:
اگر بخواهید کتاب دخترشینا را معرفی کنید چه چیزهایی در موردش خواهید گفت؟آن را با دوستانتان به اشتراک بگذارید
چند خط خواندنی
رعایت بیتالمال
«مهدی را داد بغلم و گفت: «من که حریفش نمیشوم، تو ساکتش کن.
گفتم: «کنسرو را بده بهش، ساکت میشود».
گفت: چه میگویی؟! آن کنسرو را منطقه به من داده بودند، بخورم و بجنگم. حالا که مرخصی آمدهام، خوردنش اشکال دارد.
مهدی را بوسیدم و سعی کردم آرامش کنم. گفتم: چه حرفهایی میزنی تو. خیلی زندگی را سخت گرفتهای. اینطورها هم که تو میگویی نیست. کنسرو سهمیه توست.چه آنجا، چه اینجا.
کنسرو را دور از چشم مهدی از توی داشبورد درآورد و روی صندوق عقب گذاشت. گفت: چرا نماز شکدار بخوانیم؟(تسنیم)
شهادت برادر
آخر شب وقتی خانه خلوت شد؛ صمد آمد پیش ما توی اتاق زنانه . کنار مادرش نشست . دست او را گرفت و بوسید و گفت : « مادر جان ! مرا ببخش . من میتوانستم ستارت را بیاورم ؛ اما نیاوردم . چون بهجز ستار جسد برادرهای دیگرم روی زمین افتاده بود . آنها هم پسر مادرشان هستند . آنها هم خواهر و برادر دارند . اگر ستار را میآوردم ، فردای قیامت جواب مادرهای شهدا را چی میدادم .
صمد سری تکان داد و گفت : « راست میگویی . به تظاهر گریه میکنم ؛ اما ته دلم آرام است . فکر میکنم ستار جایش خوب و راحت است . من باید غصۀ خودم را بخورم . »( تارنمای حرف تو)
گفتنیها
حاشیهای که متن شد
رهبر معظم انقلاب، دیداری با خانواده شهید ابراهیمی داشتند که روایت آن از زبان نویسنده دختر شینا شنیدنی ست خانم ضرابی در این باره میگوید :در 13 آذر سال گذشته به همراه خانواده شهید حاج ستار ابراهیمی، صمد ابراهیمی و چند تن از خانوادههای شهدا به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتیم. ایشان در این دیدار با اعضای خانوادههای شهدا صحبت میکردند و آنها را مورد تفقد قرار میداد
وی ادامه داد: من بهعنوان نویسنده «دختر شینا» که با محوریت خاطرات همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر، زندهیاد قدمخیر محمدی کنعان، نوشتهشده در این جلسه حضور داشتم. دیداری که احساس میکردم تولدی دیگر است، در فضایی نفس میکشیدم که مملو از نور و معنویت بود، به همین خاطر تمام وجودم سرشار از عشق و شور و شعف بود.
ضرابیزاده یادآور شد: مقام معظم رهبری در این دیدار پس از صحبت با پسر شهید حاج ستار ابراهیمی و جویا شدن از حال وی، فرمودند که کتابی هم از خاطرات مادر مرحومتان به چاپ رسیده، خدا رحمتشان کند. کتاب خوبی بود. و پرسیدند که آیا نویسنده نیز در این جلسه حاضر است؟ که در این زمان من از جا بلند شدم و خدمت ایشان عرض ادب کردم. مقام معظم رهبری درباره کتاب فرمودند: کتاب خوبی بود. هم داستان خوبی داشت و هم خوب به جزئیات توجه کردید. واقعاً همسران شهدا اجر فراوانی دارند و نصف اجر شهدا متعلق به همسر و خانواده آنها است
متن تقریظ امام خامنهای به کتاب دخترشینا:
بسمالله الرحمن الرحیم
رحمت خدا بر شهید عزیز و بر همسر فداکار و بلندهمت او.
ترجمه دخترشینا
در بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب از ترجمه این کتاب به ترکی استامبولی که توسط بنیاد فرهنگی شهید عباس شیرازی انجامشده است رونمایی شد (دفاع پرس)
چرا دخترشینا؟
ضرابیزاده درباره نحوه انتخاب نام کتاب میگوید: حروفچینی این کتاب بر عهده خانم ابراهیمی بود. یکبار که باهم داشتیم کتاب را مرور میکردیم گفت همه روستا به مادربزرگم میگفتند شیرین جان. اما خدیجه که کوچک بود درست نمیتواند این لفظ را ادا کند و میگفت شینا. وقتی این را شنیدم گفتم من نام کتاب را پیدا کردم. دختر شینا!(فارس)
ساخت مستند
مستندی بر اساس کتاب دختر شینا به کارگردانی فرزین طاهری از خاطرات ناگفته و خواندنی قدم خیر محمدی کنعان از سختیها و شیرینیهای زندگی با سردار شهید حاج ستار ابراهیمی ساختهشده است(http://film.broozonline.ir/v/7eKp1)
وصال قدم خیر
خانم قدم خیر محمدی کنعان در تاریخ هفدهم دیماه ۱۳۸۸ بدون اینکه انتشار یافتن کتاب خاطراتش را ببیند، بە همسر شهیدش در دیار باقی پیوست(خبر آنلاین)
انعکاس:
دخترشینا چه چیزی به شما افزود؟از خواندنش چه احساسی داشتید؟با دوستانتان به اشتراک بگذارید
پیوندها:
به نویسنده:
به ناشر:
sooremehr.ir